فان ویدز، خنده رو مهمون کن!

فکر می‌کردی تو فلسطین داری راه می‌روی یا کی میدونه؟! نه بابا، اینجا جوی‌آباد اصفهانه! دو طایفه اومدن مثل بچه‌ها توی حیاط، درگیر شدن و سنگ پرت کردن. من که از دور می‌دیدم یه چیزی تو دلم گفت "آقا این سنگا حتماً از قم آمده!" چون اندازشون طوریه که اگه بخوره به سر یکی، همونجا مخش ترکش میشه! اصلاً آدم فکر می‌کنه اینجا دارن برای ‘مبارزات سنگی’ تمرین می‌کنن. جدی می‌گم، بیچاره‌هایی که میرن توی این مبارزه، به ظرافت رپرتوریشون می‌خورد! فقط دعا کنید که وسط دعوا یه دونه از این سنگا بپره توی دهن یکی، بعدش چیکار می‌کنه؟ حتماً می‌شه سنگ‌زبان! 🔥

آقا، این کلیپ سگی که به جای پارس کردن، مشغول شمردن اسکناس‌هاست، فقط در اینستاگرام ۸ میلیون بازدید داره! 😆 حالا بگید این سگ نمی‌دونه پول پرست چیه؟ 😜 کار این سگ بیشتر از هر انسانی خوبه، چون به اسباب بازی‌هاش هم وعده می‌ده که اگه خوب باشن یه روزی بهشون هم پول می‌ده! 😂😅🤣 حتماً در تمامی فروشگاه‌ها، امضای این سگ در بالای نظام اقتصادی پیداست! فقط کافیه بهش یه سکه بدید، بعدش می‌بینید چطور زیر پای این سگ انبار ارز دیجیتال می‌زنید! 😂🐶 فقط مواظب باشید که اشتباهی به جای عید قربانی لبخند بهش بدید، چون ممکنه هم از شما و هم از اسکناس‌هاش خوشش بیاد! 🤭 تازه این سگ ممکنه بدونه که چطوری قدم به قدم به سمت ثروت برسه و ما هنوز توی تصمیم‌گیری برای انتخاب نان و پنیرمون داریم! 📉😂 پس دوستان، بیاید برای این سگ الهام بخشای دلگرم‌کننده‌ای باشیم و ببینیم چطور می‌تونیم از اونا یاد بگیریم! 🤣

خیلیا با بچه‌ها بازی می‌کنن و فکر می‌کنن که دارن از ذوق خوشحالیشون بالا و پایین میندازنشون! اما نه عزیزان، اینجا داستان یه ذره جدی‌تره. بچه‌ها وقتی بلاتکلیف تو هوا معلق می‌زنن، تو دلشون می‌گن: "کمک! من دارم می‌فتم!" 😱 و در حالی که ما فکر می‌کنیم پروانه‌ها تو دلشون رقصیدن، در واقع داره هورمون استرسشون با سرعت نور منفجر می‌شه و با هر بار بالا و پایین رفتن، احساس می‌کنن که باید از نردبون آویزون بشن! 😂 و فقط تصور کنین که ستون فقراتشون داره تو دلش می‌خواد داد بزنه: "وا؟! اینجا کوهستان نیست که بیفتیم!" برای همین، دفعه بعدی که خواستید بچتونو پرچم‌دار هوایی کنید، یادآوری کنید که وسط هوا میتونه، امتیاز بالایی نداشته باشه! پس بیایید با بچه‌ها ملایم‌تر باشیم، شاید هم کمی با عروسک‌ها بریم تو بالای تیرک جملات دنیا…

بذارید یه داستان رو براتون تعریف کنم که نه تنها خنده داره بلکه یکم هم تلخه. سام زارعی عزیز، دانش‌آموز ششمی شیرازی، بعد از یه روز پُر از درگیری‌های مدرسه و تهدید به اخراج، دیگه نتونست فشارها رو تحمل کنه. می‌دونید، بچه‌ها توی مدرسه خیلی وقتا مثه نینجا میان با هم مبارزه می‌کنند، ولی این بار سام توی نقش سوسک دراومد، و خودشم نفهمید چطوری! 😅 وقتی دوربین‌ها رو دیدن، دیدن که سام با دست‌های در هم گره‌کرده و چشمای اشکی، داره التماس می‌کنه که بی‌خیالش بشن. دلم براش تنگ شده! 😂 وایسا، این داستان رو به چجوری تموم کنم؟ آها! با یه توصیه: بی‌خیال مدرسه بشین و به چیزای جالب‌تر فکر کنید، مثلاً چجوری می‌تونید با دوست‌هاتون یک پیاده‌روی بزرگ برای خرید بستنی ترتیب بدید!

تا حالا به این فکر کردی که چطوری می‌تونی بهترین ورژن خودت باشی؟ یعنی اول از همه، تو باید خودت رو توی اولویت بذاری، دقیقا مثل این که در یک مهمانی، اول می‌ری سراغ سس ماکارونی و بعد به مهمونا فکر می‌کنی! 😊 اگر خودت رو همیشه در حال فدای دیگران ببینی، خیلی زود شبیه یک باتری خالی می‌شی که هیچ چیز رو روشن نمی‌کنه. پس بیخیال این وظیفه سوپر قهرمانی برای یک روز و ببین چی نیاز داری. خوددوستی یعنی با خودت مثل یک دوست خوب رفتار کنی، یعنی به خودت بگی: «عزیزم، امروز روز توئه!» 😎 نتایجش رو ببین، به محض این‌که خودت خوشحال باشی، عشق و محبتت به بقیه هم 10 برابر میشه. تا حالا کسی را دیدی که با یک لیوان چای داغ، دلش پر از عشق نبوده؟ پس از امروز عشق به خودت رو از یاد نبر! ❤️

ببینید، زندگی واقعاً مثل یک کمد شلوغ می‌مونه که هیچ وقت نمی‌دونید چه جوری لباس‌هاش رو منظم کنید! 🤪 اما حالا موضوع این نیست. ما داریم در مورد یک دختر حرف می‌زنیم که به پدر و عموش اعتماد کرد و به نظرم شاید باید با یک نقشه فرار کارش رو پیش می‌برد! 😂 واگه می‌دونست مردهای بعضی طایفه‌ها در برابر خواهر و مادرشون مثل کاراکترهای کارتونی می‌مونن که فقط زورشون به زن‌ها می‌رسه، حتماً از زیر یک درخت می‌دیدونه! 🌳 تا زمانی که قانون از دخترها حمایت نکنه، فاجعه‌ها ادامه داره و ما فقط می‌تونیم با خنده این واقعیت تلخ رو فراموش کنیم. 🤭 خب، حالا بذارید دست به کار بشیم و با یه جوک و شوخی به جنگ افسردگی بریم! 😉

داستای جالبی براتون دارم که به هیچ عنوان باور نکردنیه! داستان برق‌گرفتگی صابر کاظمی! این داستان رو از زبان عادل فردوسی‌پور که خودشم همیشه در حال شوخی و خنده و فرار از برق‌گرفتگی‌هست! صابر روزی تصمیم گرفت کاری انجام بده که حتی جادوگران هم ازش می‌ترسیدند! با یک دست برق زدن و با دست دیگه‌اش رو به دوربین گفت: «نگاه کنین، الکتریسیته چجوری من رو می‌رقصونه!» به نظرم این بهترین رویکرد رو به برق‌گرفتگی بود. البته که عکس‌العمل عادل هم جالب بود و فرمود: «صابر جان! اگر به جای برق، با بستنی کارهای شیرین‌تری کنی، شاید دلت هم شیرین‌تر بشه!» امیدوارم صابر بعد از این حادثه فقط به ورزش و تفریحات بی‌خطر بپردازه! راستی یادتون نره که به دوستانتون هم این داستان رو بگید تا از برق گوشاشون داغ نشه!

آقا، دوستان، خبر دارید؟ فیلم پژمان جمشیدی دوباره وایرال شده! این آدم به خاطر خوشگلی و کارهای بامزه‌اش همیشه توی چشم است. این بار هم با یک فیلم حسابی خندیدیم! باور کنید که حتی اگر شما هم در آن روز خنک می‌خواستید یک چای داغ بنوشید، بعد دیدن این فیلم، چای‌تان به قدری داغ می‌شد که خودتان هم متوجه نمی‌شدید! تصویری از پژمان با حالتی که انگار در حال خوردن یک گلابی غول‌آساست، عجب سوژه‌ای شده برای میم‌ها! حتماً برید این ویدیو رو ببینید و با دوستانتون به اشتراک بذارید. بیا بینیم کی می‌دونه پژمان تو کدوم صحنه بود؟! شاید توی صحنه‌ای که یکهو از خواب بیدار می‌شه و می‌گه: "آخ شدم ١٢ عصر!" 😂

این استاد ویولون مثل یک جادوگر روی سن ظاهر میشه و با هر نوازی همه رو میخکوب میکنه! اصلاً خودت رو آماده کن که بعد از این مصاحبه احتمالا به استودیوی ضبط می‌ری تا یکی دو تا ویولون هم برا خودت بزاری! 😂 دیگه اینقدر نوازندگی‌اش رو زیباست که حتی اگر از هواپیما بیفتی، ممکنه خود به خود با ویولونش یکی بشی و از بقیه بپرسی، "این موزیکایی که می‌زنید، کجاش خوشگله؟" بله، به همین سادگی! 🤪 استاد ۴۵ ساله، نه تنها سنش زیاد نیست بلکه روحیه‌اش هم جوانتر از من و شمایی که حتی با سن ۲۴ سالگی صبح‌ها بلند شن و ۱۰۰ بار بخوان "نه... امروز خوابم میاد!" 😴🎻 اگر دلت میخواد شاهد نوازی یک غول ویولون بشی، بهتره تا آخر این مصاحبه رو ببینی! بزن بریم تا حواسمون از کارهای روزانه پرت بشه! 🎶

امروز صبح رفتیم بیرون، بله یک تعقیب و گریز پلیسی دیدیم که خیلی جالب بود! یک دزد موبایل رو گرفته بودند و پلیس داشت دنبالش میدوید. من ازقول خودم به یه دویدن دیگه تن نمی‌دادم! باید به عنوان یک بیننده از جو صحنه لذت می‌بردم. به شدت ۲۰ بار سکته زدم که نکنه تصادف کنه! تصورش رو بکنید: دزد میره، پلیس میاد، ماشین‌ها می‌چرخن و من هی فکر می‌کنم نکنه این دزد فرار کنه و من هیچ‌چیز از داستان جاسوسی‌ام درز نکنه! یارو به راحتی دزدی موبایل می‌کنه و ما هنوز در ترافیک مشابه در کیلومتر ۶۰ می‌چرخیم! اگر این شوخی‌ها نبود، فکر کنم به معلم ریاضی که همیشه توی کلاس میگه 'بیایید دوباره این مسئله رو حل کنیم'، انتقاد می‌کردم. چقدر دوست دارم زندگی‌ام یک فیلم اکشن بشه! 😂